بيل گيتس، مغز بزرگ دنياي كامپيوتر، بالاخره مدرك ليسانسش را آن هم به صورت افتخاري، روز پنج*شنبه دريافت كرد. گيتس نماد بارز اين عبارت است كه «مدرك همه*چيز نيست».
درآمد اصلي گيتس و چيزي كه او را امروز به اين جايگاه رساند شركت مايكروسافت است و از قضا همين مايكروسافت بود كه مانع ادامه تحصيل گيتس شده*بود. گيتس قبل از اخراج از دانشگاه، در بهترين دانشگاه دنيا درس مي*خواند. اما چرا گيتس ادامه تحصيل نداد؟

ويليام هنري گيتس در اكتبر 1955 در سياتل آمريكا به دنيا آمد. در دبستان به سرعت از هم*سالانش جلو افتاد. والدينش او را در يك مدرسه معروف به نام ليك سايد ثبت نام كردند. در همين جا هسته اوليه مايكروسافت شكل گرفت.

قضيه از آن*جا شروع شد كه در بهار 1968 (همان سال معروف و رؤيايي) مدرسه تصميم گرفت كه دانش آموزان را با پديده*اي جديد يعني كامپيوتر، آشنا كند. آن*سال شركت «مركز كامپيوتر» دفتري در سياتل باز كرد. بچه يكي از كارمندان ارشد اين شركت در مدرسه ليك سايد درس مي*خواند.

براي همين، اين شركت، كامپيوتري را با زمان محدود در اختيار اين مدرسه قرار داد. بيل و بقيه بروبچه*ها سراغ اين كامپيوتر رفتند. هكرهاي جوان ما چند بار دزدكي وارد سيستم شدند و نرم افزارهاي امنيتي آن را خراب كردند.

بدتر از همه اين كه فايل*هايي را كه زمان استفاده آن*ها از كامپيوتر در آن ثبت شده بود، دست*كاري مي*كردند. گند قضيه درآمد، اما مخ صاحبان اين شركت كار مي*كرد. آن*ها بيل و پل را استخدام كردند.

اواخر 1968 بود كه بيل گيتس، پل آلن و دو نفر ديگر، گروه برنامه نويسان ليك سايد را تشكيل دادند. آن*ها تصميم گرفتند به جاي دودر كردن درس و مشق، و هك و اين جور كارها، يك كار درست و حسابي بكنند. شركت هم از آن*ها خواست كه حالا كه به اشكالات امنيتي كامپيوتر ما پي برديد، آن*ها را درست كنيد.

پاييز سال 1973 بيل توانست وارد دانشگاه*هاروارد شود. اما او كه شب تا صبحش كنار كامپيوتر و با پل آلن مي*گذشت، صبح تا شب سر كلاس در حال چرت بود. بالاخره پل آلن، مخ بيل گيتس را زد و توانست او را راضي كند كه آن*ها بايد يك شركت مستقل كامپيوتري بزنند.

اما بيل گيتس مردد بود كه دانشگاه را بي*خيال شود يا نه. تا اين كه يك روز پاييزي 1974، جلوي دكه روزنامه فروشي، طرح جلد مجله پاپيولار الكترونيكس او را ميخكوب كرد: آلتير 8080، نخستين ابزار ميكروكامپيوتري دنيا. بعدازظهر همان روز گيتس و آلن دو جوان آس و پاس و علاف كه روزشان را با كامپيوتر مي*گذراندند، تصميمشان را گرفتند: «ما بازار كامپيوترهاي شخصي را به*دست مي*گيريم».

چند روز بعد، بيلي با MITS تماس گرفت و گفت كه براي آلتير يك نرم*افزار به اسم Basic نوشته؛ اما فقط خودش و آلن مي*دانستند كه اين لافي بيش نبوده. آن*ها حتي يك خط برنامه هم ننوشته بودند؛ حتي يك آلتير 8080 را هم نديده بودند!

از وقتي كه شركت چراغ سبز به آن*ها نشان داد تا روزي كه آخرين خط برنامه بدون Error اجرا شد، فقط 8 هفته طول كشيد. فرداي آن روز آلن به دفتر MITS رفت و برنامه را نشان داد. اما نكته جالب اين بود كه آن*ها اين برنامه را با كامپيوتر مدرسه ليك سايد نوشته بودند و حالا برنامه داشت روي يك آلتير 8080 بدون كوچك ترين اشتباهي كار مي*كرد. آلن آن موقع براي اولين بار تازه يك آلتير 8080 را از نزديك مي*ديد!

آلن حقوق برنامه Basic را به MITS فروخت و بيل گيتس هم رسماً از دانشگاه انصراف داد. در تمام اين 32 سال گذشته، گيتس نشان داد كه حتي بدون داشتن مدرك دانشگاهي هم مي*توان قله*هاي يك شاخه علمي*را فتح كرد.



موضوعات مشابه: