پیشنهاد پروژه ها و طرح های فناوری اطلاعات

[taknavaz12]

با سلام.
مسلما در هر شرکتی بخش IT باید یکی از بروز ترین بخشهای اون شرکت باشه و به طور مداوم طرحها و پروژهای جدید رو ایجاد کنه.
میخواستم دوستان نظر بدن که در محیط یک شرکت که داراری چندین شعبه در شهرهای دیگه ایران نیز هست چه پروژه های در زمینه آی تی و شبکه میشه انجام داد.

مثلا ما در شرکت آخرین پروژه ای که انجام دادیم راه اندازی Voip (تلفن تحت آی پی) بود که با موفقیت انجام شد.

قبل از اون هم Citrix رو برای شعب شهرستان هامون راه اندازی کردیم

الان در فکر یه پروژه جدید هستیم.
ممنون میشم تجربیات و پروژه هایی که رو که انجام دادین معرفی کنید

---

موضوعات مشابه:

• نظرسنجی و درخواست پیشنهاد پیرامون نرم افزار جامع کنترل وایرلس 802.11
• کمک برای پیدا کردن اکانت خوب one-way
• پیدا کردن فاصله
• دانلود از رپید شیر

---

[Gold_]

کش سرور.
پروکسی سرور.
و ...

[taknavaz12]

خوشحال میشم دیگران هم پیشنهاد خودشون رو ارائه بدن.
مخصوصا پیشنهادهایی که بیشتر به چشم کلاینت ها و مدیران سازمان بیاد.
کاربد عمومی داشته باشه.نه فقط تخصصی که فقط بچه های آی تی ازش سر در بیارن

[halvaei]

اگه احتیاج دارین و لازم میشه پروژه ویدئو کنفرانس رو پیشنهاد میدم .

[ICT-M]

Mail Server،Ftp Server،Local Web Server
Simple Send and Receive File and PM Program for All Users
and each Work for Happy Users !

[taknavaz12]

اگه احتیاج دارین و لازم میشه پروژه ویدئو کنفرانس رو پیشنهاد میدم .

با تشکر از شما.ویدئو کنفرانس قبلا راه اندازی شده

Mail Server،Ftp Server،Local Web Server
Simple Send and Receive File and PM Program for All Users
and each Work for Happy Users !

با تشکر از پیشنهادات شما.
Ftp server راه اندازی شده.درباره Local web server هم در حال فعالیت هستم.
اما این Simple Send and Receive File and PM Program for All Users چیه؟

[ICT-M]

مثلاً RED PHONE ! خیلی چیز باحالیه ! ما از کره ای ها گرفتیمش.

[nkm]

من بهتون راه اندازی شیرپوینت به معنای درست پرتال سازمانی پیشنهاد میدم
خودش 1-2 سال مشغولتون میکنه!!!

[taknavaz12]

مثلاً RED PHONE ! خیلی چیز باحالیه ! ما از کره ای ها گرفتیمش.

اصلا چی هست این Red phone.
من اولین بار میشنوم.یکم توضیح بده و کاربردشو بگو

- - - Updated - - -

من بهتون راه اندازی شیرپوینت به معنای درست پرتال سازمانی پیشنهاد میدم
خودش 1-2 سال مشغولتون میکنه!!!

درباره شیر پوینت تعریفای کلی شنیدم.شما یکم کاربردی تر توضیح بدید ممنون میشم .میخوام بفهمم تو نظام اداری ما چه فایده ای میتونه داشته باشه

[Hakimi]

شما به دنبال ابزار برای ابزار بودنش هستید. این مسیر اشتباه است.
ابزار را باید بر اساس نیاز انتخاب کنید. باید بر اساس سیاست های کلان سازمان و سیاست های خرد واحدها، نیازمندیهای کسب و کار خود را شناسایی کنید و برای رفع آنها، با هدف بالا بردن کارایی و سرعت و کاهش هزینه، به دنبال انتخاب بهترین ابزارها باشید.

مثلا امروز بگویید نرم افزار x و برای راه اندازیش n ریال هزینه کنید، فردا روزی یک نفر مانند من گذرش به سازمان شما می افتد و با ارائه دلایل منطقی، مدیریت ارشد مجموعه شما را متوجه می کند که این ابزار به اشتباه انتخاب شده و به n دلیل نباید این کار انجام می شده است و یا بالعکس، با ارائه n دلیل ثابت می کند که می بایست این ابزار انتخاب می شده و نشده است.

پس اگر می خواهید ابزاری انتخاب کنید، حتما ابتدا نیاز سنجی انجام دهید و برای رفع آن نیاز، راهکارهای مختلف را مورد بررسی قرار دهید و مناسب ترین آنها را انتخاب کنید. انتخابی که نتوان به سادگی آن را زیر سوال برد. البته این کار تخصص می طلبد. تحلیل کسب و کار و شناسایی نیازمندیها و تعیین راه حل ها و بررسی آنها و انتخاب مناسب ترین راه حل برای رفع نیاز.

این روشی نظام مند است برای راهبری فناوری اطلاعات.

[taknavaz12]

شما به دنبال ابزار برای ابزار بودنش هستید. این مسیر اشتباه است.
ابزار را باید بر اساس نیاز انتخاب کنید. باید بر اساس سیاست های کلان سازمان و سیاست های خرد واحدها، نیازمندیهای کسب و کار خود را شناسایی کنید و برای رفع آنها، با هدف بالا بردن کارایی و سرعت و کاهش هزینه، به دنبال انتخاب بهترین ابزارها باشید.

مثلا امروز بگویید نرم افزار x و برای راه اندازیش n ریال هزینه کنید، فردا روزی یک نفر مانند من گذرش به سازمان شما می افتد و با ارائه دلایل منطقی، مدیریت ارشد مجموعه شما را متوجه می کند که این ابزار به اشتباه انتخاب شده و به n دلیل نباید این کار انجام می شده است و یا بالعکس، با ارائه n دلیل ثابت می کند که می بایست این ابزار انتخاب می شده و نشده است.

پس اگر می خواهید ابزاری انتخاب کنید، حتما ابتدا نیاز سنجی انجام دهید و برای رفع آن نیاز، راهکارهای مختلف را مورد بررسی قرار دهید و مناسب ترین آنها را انتخاب کنید. انتخابی که نتوان به سادگی آن را زیر سوال برد. البته این کار تخصص می طلبد. تحلیل کسب و کار و شناسایی نیازمندیها و تعیین راه حل ها و بررسی آنها و انتخاب مناسب ترین راه حل برای رفع نیاز.

این روشی نظام مند است برای راهبری فناوری اطلاعات.

حرف شما متینه.اما نگاه من یه فرقی با نگاه شما داره.من میگم من اول باید بدونم کلا چه ابزارهایی موجوده.بعد برم نیاز سنجی کنم.بعد با دیدن ابزارها و نیازها اون نیازهایی که هستو برطرف کنم.وگرنه بدون اطلاع از ابزارها برم نیازسنجی کنم فقط ایجاد توقع الکی میشه که این خودش دردسر سازه.
پس ممنون میشم ابزارها رو معرفی کنید

[Hakimi]

روشی که به دنبال آن هستید، همان روش اشتباهی است که متاسفانه در بیشتر سازمان ها و شرکت ها (بیشتر دولتی ها) طبق آن عمل می شود و در نتیجه آن پروژه های متعدد در حوزه فناوری اطلاعات تعریف می شود، سخت افزارها و نرم افزارهای متعددی خریداری و راه اندازی می شود و هزینه های گزافی بابت آنها پرداخت می شود ولی نتیجه ای قابل اندازه گیری در بر ندارد و در مقایسه هزینه و فایده نمی توان برای آنها توجیهی یافت.

خشت کج هم اینجاست:

خوشحال میشم دیگران هم پیشنهاد خودشون رو ارائه بدن.
مخصوصا پیشنهادهایی که بیشتر به چشم کلاینت ها و مدیران سازمان بیاد.
کاربد عمومی داشته باشه.نه فقط تخصصی که فقط بچه های آی تی ازش سر در بیارن

این نگاه سیستماتیک نیست و مسیری اشتباه را طی می کند. این مسیر به بهره وری که همان کاهش هزینه و افزایش سرعت و کیفیت است نمی انجامد.
در دیدگاه درست، هدف فناوری اطلاعات نه چشم کاربران و مدیران، که افزایش بهره وری است.

نیازمندیها می بایست کاملا مستقل از ابزارها و امکانات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند. این کار نه توسط متخصصین فناوری اطلاعات که توسط تحلیل گر های فرایندهای سازمانی در قالب پروژه هایی شبیه معماری سازمانی انجام می شود. سپس خروجی آن توسط کمیته راهبری فناوری اطلاعات که متشکل از نماینده تحلیل گران فرایندهای سازمانی، متخصصین فناوری اطلاعات سازمان و مشاوران فناوری اطلاعات است مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد و در این کمیته در مورد روش های برطرف کردن نیازمندیهای سازمان در این حوزه تصمیم گیری می شود. حال ممکن است برای برخی نیازها راه حل های تکنولوژیکی وجود داشته باشد و برای برخی دیگر خیر.

این فرایند ابداعی بنده نیست. این روشی علمی است و در باره آن ده ها و صدها کتاب و مقاله نوشته و منتشر شده است.

شاید جای این بحث اینجا نبود. ولی با دیدن این نوع نگرش، لازم دیدم چند خطی توضیح بدهم تا دیگرانی که این مباحث را مشاهده می کنند کمی تامل داشته باشند.

[Ziba]

با سلام و احترام به Taknavaz

ضمن احترام متقابل نسبت به تجربیات آقای حکیمی و تائید فرمایشات ایشان، یک مورد که به نظر من می رسد و تقریباً کاربرد عمومی و ارزشمندی در سازمان دارد ( مدیریت ریسک یا Risk Assesment ) را پیشنهاد می کنم که علیرغم اهمیت و ارزش آن ، در بسیاری از سازمان ها اثری از آن نبوده و ممکن است تا مدت ها نیز خبری از آن نباشد . البته این امر می تواند یک حرکت زیرساختی قلمداد شده در راستای پیاده سازی مدیریت امنیت اطلاعات نیز باشد .
شما پس از انجام مدیریت ریسک ، متوجه خواهید شد که در چه حوزه ای نیاز به سرمایه گذاری داشته و یا برای تکمیل پروژه های مرتبط با آن حوزه می بایست اقداماتی انجام دهید . البته به نوعی طبق گفته آقای حکیمی ، خروجی این فرآیند به صورت خودکار باعث خواهد شد تا نقاط ریسک شما در سازمان و در حوزه فناوری اطلاعات مشخص شده و به قول معروف، هزینه های انجام گرفته هدر نرفته و به صورت هدفمندتری در نظر گرفته خرج گردد .
طبق تجربه ، ضمن آنکه بدلیل نقش کلیدی که می تواند داشته باشد ، قطعاً هم در واحد فناوری اطلاعات تاثیر بسزائی می گذارد و به تبع آن نیز ، سازمان شما نیز از نتایج ارزشمند آن منتفع خواهد شد .

[taknavaz12]

باز ممنون از جوابهاتون.اما شرایط افراد با هم فرق میکنه.
شما شاید در محیطی کار میکنید که دارای امنیت شغلی بالاست.اما محیط کاری من اون امنیت شغلی رو ندارد.من نمیتونم فقط اصول فناوری صحیح اطلاعات رو در نظر بگیرم.باید به فکر زندگی خودمم باشم
ضمنا شما کاملا منظور منو بد برداشت کردید.
من با کار اصولی اصلا وو ابدا مخالف نیستم.اما انجام فقط پروژه های هدفمند و تخصصی باعث میشه کار آدم در یک مجموعه اونقدرا به چشم نیادو یا خیلی دیر به چشم بیاد و با این دلیل لازمه به موازات کارهای زیربنایی چند تا کار کاربردی و با نتیجه گیری زود و کلاینت پسند ارائه داد و به نوعی مجموعه رو علی الحساب با اونها مشغول کرد و بعد رفت سراغ پروژه های مطالعه شده.
و در کل اعتقاد من بر اینه که فقط انجام پروژه های تخصصی زیبا نیست.بلکه باید در کنار اون پروژه های ریز و کاربر پسند هم ارائه داد.

و نکته مهم من اصلا دنبال پروژ های هزینه بر نیستم.بلکه میخوام تا زمانی که بودجه ای ندارم پروژه های بی هزینه انجام بدم

[Hakimi]

باز ممنون از جوابهاتون.اما شرایط افراد با هم فرق میکنه.
شما شاید در محیطی کار میکنید که دارای امنیت شغلی بالاست.اما محیط کاری من اون امنیت شغلی رو ندارد.من نمیتونم فقط اصول فناوری صحیح اطلاعات رو در نظر بگیرم.باید به فکر زندگی خودمم باشم
ضمنا شما کاملا منظور منو بد برداشت کردید.
من با کار اصولی اصلا وو ابدا مخالف نیستم.اما انجام فقط پروژه های هدفمند و تخصصی باعث میشه کار آدم در یک مجموعه اونقدرا به چشم نیادو یا خیلی دیر به چشم بیاد و با این دلیل لازمه به موازات کارهای زیربنایی چند تا کار کاربردی و با نتیجه گیری زود و کلاینت پسند ارائه داد و به نوعی مجموعه رو علی الحساب با اونها مشغول کرد و بعد رفت سراغ پروژه های مطالعه شده.
و در کل اعتقاد من بر اینه که فقط انجام پروژه های تخصصی زیبا نیست.بلکه باید در کنار اون پروژه های ریز و کاربر پسند هم ارائه داد

من مشاورم و در سازمان ها و شرکت های متعددی حضور دارم و با افرادی که مانند شما فکر می کنند بسیار برخورد داشته ام. اتفاقا باید عرض کنم با این طرز فکر، حتی امنیت شغلی تان نیز تامین نخواهد شد. چرا که فعالیت هایی انجام می دهید که برای آنها تحقیق و بررسی انجام نشده و در نتیجه قابل دفاع نیست. هزینه هایی به دوش سازمان و شرکتتان تحمیل می کنید که منفعتی به همراه ندارد یا منفعتش به هزینه اش نمی چربد.
در نتیجه دیر یا زود شما را زیر سوال خواهند برد و موقعیتتان به خطر خواهد افتاد.
اگر در 20 سال پیش به سر می بردیم، احتمالا مشکلی نداشتید، ولی امروز در عصر اطلاعات به سر می بریم و مدیران نیز آموخته اند که به یک صدا گوش نسپارند و از دیگران نیز مشورت گرفته و نظرخواهی کنند و در نتیجه امروز یا فردا پای افراد دیگری به مجموعه تان باز خواهد شد و فعالیت هایتان ممیزی خواهد شد.

این بخشی از اولین پاسخم بود:

مثلا امروز بگویید نرم افزار x و برای راه اندازیش n ریال هزینه کنید، فردا روزی یک نفر مانند من گذرش به سازمان شما می افتد و با ارائه دلایل منطقی، مدیریت ارشد مجموعه شما را متوجه می کند که این ابزار به اشتباه انتخاب شده و به n دلیل نباید این کار انجام می شده است و یا بالعکس، با ارائه n دلیل ثابت می کند که می بایست این ابزار انتخاب می شده و نشده است.

می خواهید این اتفاق نیفتد؟ مسیر حرکتتان را تغییر دهید و جای پایتان را محکم کنید.

اشاره کردید به کارهایی که نتیجه گیری زود و کاربر پسند به همراه داشته باشد. این یکی از تکنیک هایی است که در مدیریت تغییر از آن استفاده می کنیم. ولی باید پس از انجام تحلیل ها و بررسی ها و مشخص شدن نقشه راه، تپه های میان مسیر را شناسایی کرد که سریع بتوان از آنها بالا رفت و روی آنها ایستاد و و از روی آنها دیگر همسفران را ترغیب به صعود به قله های مرتفع کرد.
ولی اگر این تپه ها به درستی شناسایی نشوند، ممکن است به سمت تپه هایی بروید که شما را از مسیر اصلی بسیار دور می کند.
هدفمان شمال کشور است و قله های 3000 تا 4000 متری را می بایست پشت سر بگذاریم، ولی اگر به اشتباه به سمت تپه های حوالی قم برویم کاملا از مسیر دور خواهیم شد.

از این که به طرز فکرتان ایراد وارد کردم ناراحت نشوید. هدفم این است که طرز فکر روزمره نگر را به طرز فکر نظام مند و هدف مند و بلند نگر تغییر دهیم. خیلی سخت نیست. از بین اعضای همین انجمن هم افرادی هستند (اتفاقا برخی از آنها ادعاهای فنی نیز دارند) که زمانی مانند شما فکر می کرده اند و بعد با پذیرفتن اشتباهشان، نگرش و طرز فکر و مسیر حرکتشان را تغییر داده اند.

البته این بحث می تواند یک نتیجه منفی نیز داشته باشد و آن اینست که دوستانی مانند شما به سراغ مهندسی معکوس بروند که این جهل مرکب است و بد اندر بدتر!